Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-01@04:15:04 GMT

«جیرانِ» حسن فتحی، انتظار آفرین در گام نخست

تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۷۴۴۰۱

«جیرانِ» حسن فتحی، انتظار آفرین در گام نخست

این مسئله در شکل نگارش فیلمنامه و چینش فعل و انفعالات درون متنی و در ادامه در شکل کارگردانی او قابل رصد است. برای نمونه می توان به سکانس گردن زنی در ابتدای داستان اشاره کرد که در کم ترین زمان ممکن با چند نمای بسته از واکنش های فیزیکی و بازی با صورت و نگاه بازیگران، خط و ربط آنها با یکدیگر مشخص می شود و با تکیه بر نماهایی کوتاه اما از زاویه نگاهی درست تکلیف مخاطب را با موقعیت، نگرانی ها و دل مشغولی های اولیه شخصیت ها، چینش قدرت و البته دیکتاتوری و همزمان تزویر و دغل بازی موجود در فضا آشنا می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای شناخت فضای حاکم بر دربار ناصری کافی است دو سکانس گردن زنی و سکانس ارائه گزارش عملکرد اقاخان نوری(امیر جعفری) صدراعظم دربار را در نظر بگیریم تا مشخص شود که با چه انسان های و در چه فضایی روبرو هستیم. آیا این داده ها معرف لایه های درونی شخصیت هاست؟ آیا تمام ریزه کاری های ذهنی و رفتاری آنها را عیان می کند؟ پاسخ قطعا منفی است. اما آیا این میزان از ارائه داده، بدون اضافه کاری های بصری و کشدار کردن نماها و دیالوگ ها به عنوان نمونه نسبتا استاندارد برای کد گذاری ابتدایی در داستان کافی است؟ پاسخ مثبت است.
به شکلی قرینه همین ویژگی در مورد ارتباط میان سیاوش (امیرحسین فتحی) و خدیجه (پریناز ایزدیار) صادق است.بناست در قسمت نخست مخاطب با اندازه و شکل ارتباط عاطفی میان این دو جوان آشنا شود و آن را باور کند؟ پاسخ مثبت است. آیا این اتفاق می افتد؟ باز هم پاسخ مثبت است.در همین مسیر بناست مخاطب تا حدی از کد گذاری های رفتاری و خلقی این دو جوان عاشق آگاه شود. بناست درک کند که خدیجه دختری معمولی و منفعل نیست. بناست درک کند که سیاوش سر پر سودایی دارد و در عین عاشق پیشگی، سرنترسی هم دارد و امکان طغیان در مختصات رفتاری او قابل پیش بینی است.

آیا متن و اجرا مجال رسیدن به این اطلاعات را برای مخاطب فراهم می کند؟ پاسخ مثبت است.این همه البته جدای از متن، مرهون شیوه کارگردانی، انتخاب جای دوربین، زاویه دوربین، اندازه نما و البته انتخاب سرکات های تدوین است. در دل همین فضای به اندازه که حتما ناشی از نگاه پرحوصله فتحی و درک دقیقش از جهانی که قصد ترسیم آن را داشته ، دوری از اضافه کاری تصویر و متنی رقم خورده است. چه که فقدان این درک می توانست منجر به زیاد گفتن، زیاد ماندن روی یک نما، زیاد تاکید کردن بر یک حالت و زیاد مکث کردن و ... شود.حتی در شکل معکوش آن می توانست منجربه کم گویی های نقصان ساز شود. که البته در قسمت نخست این اتفاق نیفتاده است.
این همه اگر نبود رخداد پایانی قسمت اول و مواجهه ناصر الدین شاه با خدیجه (جیران)، اثر بخشی لازم را حاصل نمی کرد و مخاطب نگران تبعات رویارویی این دو با هم نمی شد. داستان از ابتدا تا انتها در قابل کلیشه های حاکم بر جهان داستان های عاشقانه چیده شده است.فضایی که دو جوان عاشق درست در لحظه ای که بناست به مراد دل شان برسند با مانعی بزرگ روبرو می شوند. نکته اما اینجاست که در دل معدود آثاری که استفاده به قاعده و کم زائده از این شکل روایی بارها تکرار شده را هم بلد نیستند، داستان گویی بی لکنت و سرراست فتحی در گام نخست سریال جیران قابل چشم پوشی نیست.

از وجه دیگر شناخت فتحی از مفاهیم روانشناختی و فیلمنامه نویسی به شکل توامان، باعث شده تا بتواند با تکیه بر تک موقعیت ها و تک دیالوگ هایی، نیازها و خلاهای ذهنی و روحی شخصیت ها را نقطه گذاری کند تا در ادامه سریال، امکان برداشت ازاین بذرپاشی را داشته باشد. به عنوان نمونه می توان به تک دیالوگ های ناصرالدین شاه(بهرام رادان)  که ترسیم کننده شخصیت ضعیف،دهن بین و همواره تحت تاثیر اطرافیانش است، اشاره کرد، شخصیتی که برای فرار از ناکامی ها و اضطراب و درگیری های درونی اش، به دامن زنان پناه می برد و حالا در این مسیر نوبت به جیران رسیده است. این تک ضرب های روانشناختی در مورد خدیجه و سیاوش و دیگران هم قابل ردگیری است.

در این میان نباید از اجرای پریناز ایزدیار، امیرحسین فتحی و حتی بهرام رادان در نقش هایی که متناسب با ویژگی های ذاتی شان ایفا می کنند، غفلت کرد. به نظر می آید فتحی به شکلی آگاهانه از جوانی، ورزیدگی و سرپرسودای فرزندش امیرحسین فتحی و ویژگی های بیانی و فیزیکی او یا قابلیت های درونی ایزدیار که توامان جنسی از آسیب پذیری و قدرت را در صورت و شمایل اجرایش دارد و یا حتی جنسی از خامی و حرکات باسمه ای بدن و بیان که جز ویژگی های بازی بهرام رادان است، آگاه بوده و با برجسته تر کردن آنها و نشاندن این بازیگرها در جایگاه شخصیت هایی که این مختصات ذاتی به کار اجرایشان می آید، استفاده حداکثری از توان ذاتی و تکنیکی این نام ها را به کار بسته است(که البته امیدوارم در ادامه هم چنین کیفیت و راکوردی حفظ شود).
این همه اما صرفا مربوط به بذرپاشی های فتحی در گام نخست این سریال است و بسیار زود است قضاوت کردن در مورد کلیت این اثر، چرا که اصولا این کلیت داستان و شیوه روایت بصری آن است که می تواند معیار قضاوت در مورد یک اثر سریالی باشد، چرا که دشوارترین کار سازنده چنین آثاری حفظ کیفیت ابتدایی، حفظ و استمرار بخشیدن به آن و البته پرورش دادن نقطه گذاری های ابتدایی در قسمت های بعدی است، به شکلی که شخصیت ها و لایه های درونی شان کم کم بر مخاطب برملا شود، موقیعت های داستانی در عین تکمیل یکدیگر توان جذب و غافلگیری مخاطب را داشته باشند و نگاه کلی حاکم بر اثر و دو قطبی ابتدایی تعریف شده تا انتها بی آنکه خودش را نقض کند، برپا و استوار بماند.

برای قضاوت زود است باید نشست و دست کم چند قسمتی از سریال را دید تا بتوان نظر دقیقی در مورد چند و چون آن ارائه کرد. در قدم نخست اما فتحی تا حد خوبی از پس معرفی فضای کلی داستان و معرفی موقعیت جغرافیایی و ترسم آرزوها و موانع پیش روی این آرزوها برآمده است که طبیعتا انتظارات از قسمت های بعدی سریال را بالا می برد.

۵۷۲۴۴

کد خبر 1603089

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سریال ایرانی حسن فتحی بازیگران سینما و تلویزیون ایران پریناز ایزدیار بهرام رادان پاسخ مثبت شخصیت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۷۴۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاش تلویزیون، این مدلی نبود

امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدار‌هایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازی‌های لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیین‌کننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچ‌اندازی می‌کند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس می‌رود.

برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول رده‌بندی، اهمیت این دیدار‌ها را اگر از دربی بیشتر نکند، دست‌کمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرم‌شدن میدان پا به ورزشگاه می‌گذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بین‌المللی معرفی شده، ولی فرصت بی‌نظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.

قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده می‌شود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روز‌هایی که سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازی‌های لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم می‌شد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.

این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه می‌شود؛ اول و مهم‌ترین آن‌ها انحصارطلبی است. صداوسیما سال‌های زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد و همه چیز باید تحت سیطره‌اش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یک‌سویه و رفته‌رفته مخاطب را دلسرد می‌کند. نگاه تکراری به وقایع با چهره‌های برمدار مانده، اجازه ذوق‌زدگی از مخاطب را می‌گیرد.

پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان رده‌بالایش، برنامه‌ها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامه‌های ورزشی می‌شوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زنده‌اش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامه‌های پربیننده‌اش محسوب می‌شود.

ناگفته پیداست که این پربیننده‌بودن در مقایسه با سایر برنامه‌های کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمی‌زند.

پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال می‌توانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش به‌واسطه رانده‌شدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آن‌هایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطب‌پسند ندارند.

غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار می‌دهد؛ پخش آگهی‌های بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویس‌های ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان می‌دهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخ‌های آگهی در زمان پخش دیدار‌های مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویداد‌هایی را توجیه می‌کند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمی‌شود. حالا دیگر، سخن‌گفتن از این بحث که‌ای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیه‌اش درآمدزایی می‌کند با روی خوش تا می‌کرد و دستی در جیب می‌کرد تا باشگاه‌های تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد.

اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبه‌هایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازی‌های فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانه‌های مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آن‌وقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یک‌طرفه‌ای به او خورانده نمی‌شود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهی‌های ریزودرشت، زیرنویس‌ها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.

دیگر خبرها

  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • بهترین فیلم های سامورایی قرن بیست و یکم؛ از The Last Ronin تا ۱۳ Assassins (+عکس)
  • معلم خلاق، دانش‌آموز هنر آفرین
  • صفحه نخست روزنامه های عبری زبان/ صهیونیست‌ها در انتظار نتیجه مذاکرات
  • نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
  • رییسی: دشمن در عرصه‌های مختلف ناکام مانده است
  • دشمن در عرصه‌های مختلف ناکام مانده است
  • با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
  • تکلیف پخش سریال جدید حسن فتحی مشخص شد
  • آقای حسن فتحی! تکلیف ما با آخرین ساخته شما دقیقا چیست؟